حرمت پدرومادر ، گمشده روابط انسانی
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۲۳۹۱۰
دکتر زهرا نظری مهر / حقوقدان
خانه آشفته است، از آشپزخانه به عنوان مرکز آشفتگی گرفته تا پذیرایی، اتاقها و سرویس بهداشتی. تو نیز با تمام توان بدنبال ساماندهی هستی. با وجود تلاش مستمری که میکنی، اما نگران تکرار این جمله هستی که «مگر زنها در خانه چه کار میکنند»! صدای زنگ در، حواست را پرت میکند. با نگاهی به آیفون تصویری، چهره پدرت را میبینی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نگرانی از درد دل پدر
با وجود اطمینانی که پدر داده، همچنان دلت مانند سیروسرکه میجوشد. در حالی که برای تهیه چای به سوی آشپرخانه میروی، به ذهنت فشار میآوری و تمامی اتفاقات اخیر را مرور میکنی تا شاید دلیلی برای حضور بی موقع پدر پیدا کنی؟ نکند پدر و مادرت دعوایشان شده و پدرت پس از سالها زندگی مشترک، از خانه قهر کرده و به تو پناه آورده است. آشفتگی خانه و مسوولیت زن بودن را فراموش میکنی، کنار پدرت مینشینی تا برای کنجکاوی آزار دهنده ات، پاسخی پیدا کنی. سراپا گوش میشوی و از پدرت میخواهی سخن بگوید و او نیز لب باز میکند. اما پس از آنکه پدرت ساعتها سخن میگوید، متوجه میشوی که پدرت فقط آمده تا با تو تنها باشد. در این ساعت آمده تا هیچ مزاحمی بین خودش و دخترش نباشد. وقتی پدر و دختر تنها هستید، دیگر نمیتوانی سرت را داخل گوشی کنی تا در فضای مجازی چرخی بزندی و چرندیاتی را مرور کنی که تو را از عزیزان جمع دور میکند. سخنان پدرت تمام میشود و یک باره بلند میشود تا برود. اصرار میکنی که بماند تا با هم نهار بخورید، اما بدون آنکه به اصرارت برای ماندن توجهی کند و در حالی که کتش را بر میدارد و در مسیر حرکت آن را بر تن میکند، میگوید «باید بروم، مادرت تنهاست و باید ناهار را با هم بخوریم». پدر میرود و در را پشت سرش میبندی و تازه متوجه میشوی که تا چه اندازه رابطه ات با پدرت شکننده شده و هنگامی که خطر شکنندگی روابط را به شوهر و فرزندان خودت تعمیم میدهی، لرزه بر اندامت میافتد و از آینده وحشت میکنی.
احترامها را فراموش کرده ایم
بچه که بودیم، پایمان را جلوی پدرومادرمان دراز نمیکردیم. با ورود پدرومادرمان از جا بلند میشدیم و میایستادیم. قبل از آمدن پدر سفره پهن نمیشد و بسیاری موارد دیگر که بیانگر احترام به بزرگترها بود، اما امروزه احترام به بزرگترها بسیار سبک شمرده میشود. بچهها به این افتخار میکنند که با پدرمان رفیق هستیم و به همین بهانه، احترام از خانهها رخت بربسته است. هنوز این درک را نداریم که میتوان با پدر رفیق بود و به او احترام گذاشت. رفتارهای بسیاری از فرزندان نشان میدهد که جامعه مستعد هنجار شکنی و ورود به مرز بی حرمتی به بهانه رفاقت است.
دلجویی یا مرگ آفرینی
غذاهای چرب نخور، همسایه ما هم مانند تو غذا میخورد که سکته کرد و مرد. قرصهای فشار خونت را میخوری؟ یکی از دوستان من که فشار خون داشت، مراقب نبود و اکنون کلیه هایش از کار افتاده و دیالیز میشود. زانوهایت چطور است؟ مراقب باش فلج نشوی، آنوقت گوشه خانه میافتی و کسی نیست دستت را بگیرد. خدا کند آدم یک آه باشد و یک دم، اگر سکته کند و روی تخت بیمارستان بیفتد، به مرور احترامش از بین میرود و بچه هایش به ناچار او را به خانه سالمندان میبرند. این جملات و بسیاری موارد دیگر شاید از سر دلسوزی و برای تحریک پدرومادر برای مراقبت بیشتر باشد، اما ناامیدی را به آنها نشان میدهد. فرزندان با بکار بردن این جملات به صورت غیر مستقیم به پدرومادرشان تفهیم میکنند که روی ما حساب نکنید، زیرا اگر مشکلی برایتان پیش بیاید، کاری برای شما انجام نمیدهیم.
بیشتر بخوانید:امیدآفرینی یلدا در اوج ناامیدی
نیاز به گوش شنوا و صبوری
اینقدر حرف میزند که مخم را میخورد. چقدر فک میزند. اینقدر حرف تکراری میزند خسته نمیشود. انگار به چانه اش تخم مرغ بسته اند. این جملات تنها بخشی از ادبیاتی است که در خصوص سخنگویی پدرومادرها بر زبان میآورند. در حالی که هدف از پرگویی پدرومادرها، ارتباط بیشتر با طرف مقابل است. آنها میخواهند با حرف زدن، توجه فرزندانشان را به خودشان جلب کنند به همین دلیل باید صبوری کرد. باید حرفهایشان را شنید و با هر کدام متناسب با موضوعی که طرح میکنند، همنوایی کرد. اگر از گرانیها فریاد میزنند، باید حواسمان باشد که مبادا حقوق ناچیز بازنشستگی پاسخگوی هزینهها نیست و دخل و خرجشان نمیخواند. اگر از مردمان بی ادب گلایه میکنند، شاید همسایهای حرمت شان را زیر پا گذاشته است. اگر از تاثیر فضای سبز سخن میگویند، شاید دلشان میخواهد با فرزندانشان به پارک بروند. باید باور کنیم که خواستهها و تفکرات بزرگترها دایم در حال تغییر است و محدودیتها برایشان آزار دهنده میشود.
تماس و پاسخگویی در هر حال
اگر فرصت نمیکنی، به پدرومادرت سری بزنی، حداقل گوشی را بردار و احوالمان را بپرس. بی شک این جمله را بارها از زبان پدرومادرمان شنیده ایم. آنها حتی به شنیدن صدای فرزندانشان دلخوش هستند، اما همین را هم از آنها دریغ میکنیم. وقتی با آنها تماس نمیگیریم، حداقل هرگاه که با ما تماس گرفتند، در هر حالت پاسخشان را بدهیم. در هر حالت حتا اگر در جلسهای مهم هستیم و شماره پدر یا مادرمان روی گوشی میافتد، بدون آنکه احساس شرمندگی کنیم، به حاضران بگوییم که به این تماس باید پاسخ بدهیم و به آنها بگوییم که در جلسه هستیم و در اولین فرصت با آنها تماس بگیریم. باور کنیم که این رفتار، شان و جایگاه ما را در بین تمامی حاضران بالا میبرد.
صدای گره گشای پدرومادر
اگر دلمان گرفته، حوصله نداریم، با همسر یا فرزندامان به مشکل خورده ایم، وضع کار خوب نیست، چکمان برگشت خورده، با همکارمان درگیر شده ایم و حتا اگر سختیهای زندگی پا روی گلویمان گذاشته و احساس خفگی میکنیم، گوشی را برداریم و حال پدرومادرمان را بپرسیم و مهمتر اینکه به دیدارشان برویم. باور کنیم که صدای آنها به ما آرامش میدهد و میتوانیم بهتر فکر کنیم و مهمتر اینکه دعایشان گره گشا خواهد بود.
آغوش بی نظیر پدرومادر
یکی از حواس پنجگانه، حس لامسه است. اگر با فردی ساعتها سخن بگوییم، در کنار او بنشینیم و فیلم تماشا کنیم، موسیقی گوش بدهیم، غذا بخوریم و دلنشینترین لحظات را با او بگذرانیم، هیچکدام نمیتواند به انداره تجربه برقراری لامسه تاثیرگذار باشد. این شرایط در مورد پدرومادرمان نیز صادق است. چه اشکالی دارد هرگاه که پدرومادرمان را دیدیم، آنها را در آغوش بگیریم و دست و رویشان را ببوسیم. به خاطر داشته باشیم که در کودکی هیچ آغوشی به اندازه مادر و پدر برای ما امنیت نداشت و برای آنکه گذشته را به یاد بیاوریم، همین امروز به سراغ کودک همسایه برویم و با دلنشینترین جملات با او سخن بگوییم و حتا خوشمزهترین خوراکیها را مقابلش بگیریم تا ببینیم که به آغوش ما نمیآید، همانگونه که ما نیز در دوران کودکی هیچ آغوشی را با آغوش پدرومادر به هیچ قیمتی عوض نمیکردیم.
تظاهر، خطرناکترین رفتار
هرگاه به سراغ پدرومادرمان میرویم، همه چیز را پشت سر بگذاریم و بدانیم ثروت، مقام، قدرت، جایگاه اجتماعی، سواد، مدرک و... هنگام هم نشینی با پدرومادر هیچ ارزشی ندارد. در کنار آنها بی ریا بنشینیم، با آنها بی ریا سخن بگوییم و عاشقانه در آغوش آنها فرو برویم و در آغوش آنها خودمان را هر چه که هستیم، گم کنیم. باور کنیم که پدرومادر هنوز لذت در آغوش گرفتن کودکشان را به خاطر دارند و میفهمند که فرزند امروزشان تا چه اندازه با فرزند دوران کودکی تفاوت کرده با همان فرزند دوران کودکی شان است. به خاطر داشته باشیم که «هرچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند» پس با کنار پدرومادر با دل بنشینیم تا برای آنها دلنشین باشیم.
دکتر زهرا نظری مهر / حقوقدان
منبع: پول نیوز
کلیدواژه: پدر مادر حرمت روابط انسانی باور کنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۲۳۹۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عوارض نامشخص قلیان اکسیژن
عرضه «قلیان اکسیژن» در برخی کافی شاپها و قهوهخانهها به موضوع داغ فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی در این روزها تبدیل شده، موضوعی که ظاهرا طرحی مطالعاتی از سوی وزارت بهداشت به منظور جایگزینی قلیان اکسیژن با قلیان دخانی است.
هرچند بنابر اظهار دکتر غلامرضا حیدری، مجری طرح مطالعاتی بررسی «قلیان اکسیژن»؛ این دستگاه هنوز تایید نهایی را نگرفته و نتایج مطالعات، ملاک تصمیمگیری درباره آن خواهد بود، اما این طرح واکنشهای گستردهای را به دنبال داشته و متخصصان بویژه نسبت به آنچه که «گاز خنده» (اکسید نیتروژن) نام دارد، هشدار دادهاند و از بابت سوءمصرف و تاثیرات مخرب آن ابراز نگرانی کردهاند.
در همین راستا دکتر ایرج خسرونیا، رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران، درباره طرح تحقیقاتی قلیان اکسیژن میگوید: قلیانها محل رشد میکروب و قارچها هستند و هر پک سبب میشود مقدار زیادی قارچ و میکروب به قفسه صدری وارد شود. در همین راستا هم ورود هرگونه جسم یا ماده خارجی به ریه سبب آزار و اذیت میشود.
وی با بیان اینکه ورود هرگونه ماده شیمیایی به بدن میتواند سبب بروز مشکلاتی شود، افزود: هر ترکیبی از مواد شیمیایی که از طریق سیگار، قلیان و حتی هوای آلوده وارد بدن میشود، ممکن است در آینده موجب سرطان یا سایر بیماریها شود. معتقدم، وزارت بهداشت نباید به موضوع طرح مطالعاتی قلیان اکسیژن ورود داشته باشد.
رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی درباره استفاده از نمونه انسانی در طرحهای مطالعاتی گفت: هر کار تحقیقاتی باید با رضایت افراد انجام شود و در وهله نخست روی نمونه حیوانی استفاده شده باشد. پس از اینکه مطالعات روی نمونه حیوانی انجام شد و مضر نبودن مورد آزمایش شده به اثبات رسید، میتواند طرح مطالعاتی روی نمونه انسانی انجام شود. انجام یک کار تحقیقاتی به طور مستقیم روی نمونه انسانی از منظر اخلاقی درست نیست.
خسرونیا گفت: هنگامی که نسبت به انجام یک طرح تحقیقاتی اقدام میکنیم باید اخلاق پزشکی را در کانون توجه قرار دهیم. عوارض استفاده از قلیان اکسیژن هنوز مشخص نیست و این احتمال وجود دارد که عوارض ناشی از استعمال این قلیان طی یک ماه یا حتی چند سال آینده بروز کند. با توجه به اینکه عوارض استفاده از این قلیان نامشخص است اجرای این طرح مطالعاتی در ۱۰ استان یک کار اشتباه است.
منبع: ایسنا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی